طارق

ستاره صبح

ستاره صبح

طارق
آخرین مطالب
محبوب ترین مطالب

۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کربلا» ثبت شده است

      از شهدای کربلاست. او غلامی از طایفه ی «بنی  مدینه» بود و در کوفه می زیست و از شیعیان اهل بیت بشمار می آمد. نام او سالم بن عمرو بن عبدالله مولی بنی مولی بنی المدینه کلبی، و اهل کوفه می باشد. بنی المدینه تیره ای از بنی کلب قضاعة است و زید بن حارثه صحابی معروف از این تیره بوده است.

       او شیعه ای شجاع، سوارکاری نامدار و از یاران خالص حضرت مسلم بوده است که با آن حضرت، قیام کرده و بعد از شهادت مسلم علیه  السلام سالم، دستگیر شده و موفق به فرار از چنگ ابن  زیاد گشته و در میان قبیله اش مخفی شد. تا این که خبر ورود حضرت امام حسین علیه  السلام به کربلا را شنیده و همراه مجاهدین بنی  کلب به خدمت امام علیه  السلام رسیدند. او در روز عاشورا به فیض شهادت نایل آمد. و در زیارت ناحیه مقدسه نامش وارد است: «السلام علی سالم مولی بنی المدینه کلبی».

منبع: http://wiki.ahlolbait.com

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ شهریور ۹۳ ، ۰۳:۲۶
محمد جواد جیگاره

شاعر شهید
     از یاران امام علی علیه السلام بود. نام کاملش نعیم بن عجلان بن نعمان بن عامر بن زریق انصاری خزرجی است. وی اصالتا اهل مدینه بود ولی ساکن کوفه و از طایفه ی «خزرج».نعیم شاعر بود و از دلاوران کوفی به شمار می رفت. دو برادرش، نعمان بن عجلان زرقی و نضر، از مدافعان و یاران حضرت علی بن ابیطالب در صفین شجاعت های فراوانی از خود  نشان دادند. هر سه برادر ذوق شاعری داشتند. نعمان و نضر در زمان امام حسن مجتبی علیه السلام از دنیا رفتند ولی نعیم در کوفه بود. زمانی که دانست امام حسین (ع) وارد عراق شده از کوفه برای یاری امام خود، حرکت کرد و در کربلا به سپاه حسینی پیوست. روز عاشورا، در اولین حمله همه جانبه ی لشگر عمر سعد، قبل از ظهر، نعیم بن عجلان نیز جزو سوارانی بود که به یاری امام شتافت و با اجازه از امام خود، به میدان جنگ رفت، جنگید و آن قدر از دشمنان کشت تا خودش شهید شد. نام او در زیارت  ناحیه مقدسه و زیارت رجبیه آمده است

منبع:http://tahoor.com

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ شهریور ۹۳ ، ۰۴:۰۹
محمد جواد جیگاره

حجاج از اهالی بصره و از قبیله سعد بن تمیم بود. از جمله نامه هایی که امام حسین علیه السلام به مردم کوفه نوشتند نامه ای بود که به مسعود بن عمرو نوشتند. او نیز در پاسخِ نامه امام حسین علیه السلام نامه ای را بدست حجاج برای امام حسین علیه السلام می فرستد.

 در آن نامه آمده است: «اما بعد، ای پسر دختر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم، نامه شما واصل و از مندرجات آن اطلاع حاصل شد. ما مطیع شما هستیم. خداوند زمین را از راهنمای خیر و دلیل راه حق خالی نمی گذارد. تو امروز حجت خدا بر خلق و ودیعه او در زمین و شاخه ای از درخت وجود احمدی هستی. به جانب ما پیش آی که گردنهای بنی تمیم برای فرمان تو خم گشته و در پیروی از فرمان تو از شتر تشنه در ورود به آب مطیع تر است». حجاج پس از رساندن این نامه همچنان در رکاب امام حسین علیه السلام بود تا در روز عاشورا به فیض بزرگ شهادت نائل آمد.

نام حجاج بن بدر السعدی در زیارات

برخى هم نام او را حجاج بن بدر گفته اند. نامش در زیارت ناحیه مقدسه نیز آمده است. در زیارت قائمیه وی را حجاج بن زید سعدی دانسته، فرماید: السلام علی الحجاج بن زید السعدی - عسقلانی در اصابه گوید: وی حجاج بن زید بن جبلة بن مرداس بن عبد قیس بن مسلمة بن عامر بن عبید سعدی بصراوی است تمیمی و یکی از صحابه است، والدش زید بن جبله از اشراف اسلام است.

منبع:http://wiki.ahlolbait.com

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ شهریور ۹۳ ، ۱۰:۴۹
محمد جواد جیگاره

       غلام سیاه ابوذر غفاری که در کربلا به شهادت رسید.جون بن حوی پس از شهادت ‏مولایش ابوذر، به مدینه برگشت و در خدمت اهل بیت درآمد.ابتدا خدمت ‏امیر المؤمنین‏ «ع‏» بود.سپس در خدمت امام حسن و امام حسین‏ «ع‏» و بالاخره در خدمت ‏امام سجاد «ع‏» بود.در سفر کربلا، از مدینه همراه امام تا مکه و از آنجا به کربلا آمد.چون به ‏اسلحه‏سازی و اسلحه‏شناسی آشنا بود، به نقل ابن اثیر و طبری، شب عاشورا هم در کربلابه کار اصلاح سلاحها اشتغال داشت.با آنکه سن او زیاد بود، ولی روز عاشورا ازسید الشهدا «ع‏» اذن میدان طلبید.امام او را رخصت داد تا برود و آزادش کرد.ولی او بااصرار، می‏خواست در روزهای شادی و غم و راحت و رنج، از خاندان پیامبر جدا نشود. به امام حسین‏ «ع‏» عرض کرد: گر چه نسبم پست و بویم ناخوش و چهره‏ام سیاه است، ولی‏ می‏خواهم به بهشت روم و شرافت‏یابم و روسفید شوم.از شما جدا نمی‏شوم تا خون ‏سیاهم با خونهای شما آمیخته شود.پس از نبرد، وقتی بر زمین افتاد، امام خود را به بالین او رساند و چنین دعا کرد: خدایا!رویش را سفید و بویش را معطر کن و او را با نیکان ‏محشور گردان‏ «اللهم بیض وجهه و طیب ریحه و احشره مع الابرار و عرف بینه و بین محمدو آل محمد»

بقیه در ادامه مطلب

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ شهریور ۹۳ ، ۰۳:۴۹
محمد جواد جیگاره

 بریربن خضیر همدانی

        بریر از حماسه ‌سازان کربلا و یاران باوفای امام حسین علیه السلام است.

    بریر چون از حرکت امام حسین علیه السلام از مدینه به مکه آگاه شد، از کوفه به جانب مکّه حرکت کرد و به امام پیوست.

     چون امام حسین علیه السّلام مجبور شد در کربلا فرود آید، بریر گفت: ای پسر رسول خدا، خداوند بر ما منت نهاده است که بتوانیم پیش روی تو جنگ کنیم و کشته شویم، و چه سعادتی است که جدّ تو در قیامت شفیع ما خواهد بود.

    در گزارشی آمده است: پس از آن‌ که حر و یارانش از حرکت امام حسین به سوی کوفه جلوگیری کردند، آن حضرت یاران خود را گردآورد و با آنان از تصمیم نهایی خود سخن گفت؛ و آن‌ها را آزاد گذاشت تا درباره ماندن و کشته شدن، یا رفتن و رهایی از مرگ تصمیم بگیرند.  در آن گفت‌ وگو هر یک از یاران امام علیه السلام پاسخ‌هایی دادند و از آن جمله بریر خطاب به آن حضرت گفت: «به خدا قسم ای فرزند رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم، پروردگار به برکت وجود شما بر ما منّت نهاد تا برای یاری شما کشته شویم و پیکر ما قطعه قطعه گردد، تا در قیامت از شفاعت جدّت برخوردار شویم، گروهی که فرزند پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را تباه گرداند روی رستگاری را نخواهد دید. وای بر آن‌ها! هنگام رستاخیز خدای را چگونه دیدار می ‌کنند؟ آنان در آتش جهنم فریاد هلاکت و مرگ سر می‌ دهند.»

جنگیدن بریر در روز عاشورا

     در آغاز جنگ، یزید بن معقل از سربازان ابن‌ سعد در برابر بریر قرار گرفت و گفت: ای بریر فکر می‌ کنی که خدا با تو چگونه رفتار کرد؟ گفت: خداوند سرنوشت مرا نیک و سرنوشت تو را بد رقم زد.

یزید گفت: ای بریر تو پیش از این دروغگو نبودی، ولی اکنون دروغ گفتی. آیا به یاد می‌ آوری که در محله بنی ‌لوذان راه می‌رفتیم و تو می ‌گفتی که عثمان بر خود ستم می‌کند، معاویه گمراه و گمراه ‌کننده است و پیشوای راستین و هدایت‌گر حقیقی تن‌ها علی بن ابی ‌طالب است.

بریر گفت: آری، شهادت بده که این رأی و نظر من بود. یزید گفت: گواهی می‌دهم که تو از گمراهانی.

شهادت بریر

پس از لختی مبارزه، رضی بن منقذ را بر زمین زد و بر سینه‌اش نشست. رضی فریاد برآورد و از یاران خود کمک خواست.

در این هنگام کعب بن جابر  با نیزه به بریر حمله کرد و آن را در پشتش فرو برد و سرانجام بریر با ضربات پی در پی شمشیر کعب به شهادت رسید.

پس قاتل بریر، کعب بن جابر است که در بازگشت، همسر یا خواهرش به او گفت: دشمنان پسر فاطمه را یاری دادی و سرور قاریان را کشتی و کاری بسیار زشت انجام دادی. به خدا سوگند که دیگر یک کلمه هم با تو سخن نخواهم گفت.

 

منبع :

http://www.wikifeqh.ir

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ مرداد ۹۳ ، ۰۳:۵۲
محمد جواد جیگاره

زاهر بن عمرو

     زاهِر بن عَمرو، از دوستان و یاران عَمرو بن حَمِق خُزاعِى و از شهیدان کربلاست. در برخى منابع آمده است که وى همان زاهر (بن عمرو یا اسود) اسْلَمى است که در بیعت شجره و جنگ خیبر حضور داشت و فرزندش «بحزاة» به واسطه او از رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم نقل روایت کرده است. در حالى که برخى دیگر، این دو شخصیت - یعنى زاهر و زاهر اسْلَمى - را جداگانه معرفى کرده اند.

       زاهر پهلوانى آزموده، شجاع و به محبت خاندان پیامبر صلى الله علیه و آله و سلم نامبردار بود. پس از شهادت امام على علیه السلام، در کنار عمرو بن حمق، بر ضد حکومت ظالمانه معاویه و عامل دست نشانده اش، زیاد، به مبارزه برخاست.

      آن گاه که معاویه فرمان دستگیرى و کشتن زاهر و عمرو را صادر کرد، هر دو از شهر متوارى شدند و سر به کوه و بیابان نهادند. تا این که عمرو بن حمق در مخفى گاه خود مورد اصابت نیش مار قرار گرفت و سپس به وسیله مأموران حکومت دستگیر شد و به شهادت رسید. ولى زاهر همچنان زنده بود و در سال شصتم هجرى در موسم حج به محضر امام حسین علیه السلام شرفیاب شد و همراه آن حضرت به کربلا آمد و روز عاشورا، در حمله نخست افتخار شهادت یافت. در زیارت منسوب به ناحیه مقدسه و زیارت رجبیه بر وى چنین درود فرستاده شده است: «السَّلامُ عَلى زَاهِرٍ مَولَى عَمْروِ بْنِ الْحمق»

 

منبع : http://wiki.ahlolbait.com

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ مرداد ۹۳ ، ۰۵:۵۲
محمد جواد جیگاره

     بُشر 

       «بُشر» پسر «عمرو» پسر احدوث و از مردم «حضرموت» و از قبیله کنده بوده است. او از نیکان و یاران حضرت امام علی علیه السلام است. دلاوری فرزندان او در نبردها زبانزد است. بُشر در ایامی که هنوز امام حسین علیه‌السلام با یاران یزید در حال گفت و گو بودند، به امام حسین علیه السلام پیوست.

      «سید داودی» نقل کرده: روز عاشورا فرا رسید و جنگ آغاز شد. در همان حال به بُشر خبر رسید که پسرت عمر در مرز ری به اسارت گرفته شد. او در پاسخ گفت: به حساب خداوند می‌گذارم. من دوست ندارم که او اسیر شود و من بعد از او زنده باشم. خبر این جریان به امام حسین علیه السلام رسید. حضرت به او فرمودند: «رحمک الله فی حلّ من بیعتی، فاذهَب واعمل فی فکاکِ ابنک؛ خدای تعالی تو را رحمت کند، تو از بیعت با من آزادی، پس برو و در آزادی پسرت کوشش کن.» بُشر عرض کرد: ای اباعبدالله! درندگان مرا زنده زنده بخورند، اگر از شما جدا شوم. پس امام فرمود: «اینها را به پسرت محمد بده (محمد نیز پدر را در کربلا همراهی می‌کرد) این لباس‌های بُردی است که می‌تواند در آزادی برادرش از آن کمک گیرد.» امام به او پنج لباس دادند که قیمت آنها هزار دینار می‌شد.

شهادت بُشر

     بلاذری این رجز را به بشر بن عمرو نسبت داده است:

الیوم یا نفس الاقی الرحمان
و الیوم تجزین بکل احسان

لا تجزعی فکل شی قد فان
و الصبر احظی لک عند الدیان

«ای نفس امروز خدای رحمان را ملاقات می‏کنی و به پاداشهای زیادی جزا داده می‏شوی.
ای نفس بی‏تابی نکن هر چیزی فانی هست - و صبر کردن نزد خدای تعالی بهتر و ثواب زیادی دارد».
بشر بعد از جهاد سختی در روز عاشورا به شهادت رسید. قبر او در بقعه‏ی دسته جمعی شهدای کربلا، در پایین پای سیدالشهداء قرار دارد.
نام او در زیارت رجبیه بدین گونه آمده است: «السلام علی بشر بن عمرو الحضرمی».

منبع : سایت تبیان و www.ashoora.ir

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ مرداد ۹۳ ، ۱۰:۴۰
محمد جواد جیگاره